شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل
ای مرغجان،کبوترصحن وسرای تو موسی به طورطوس،مدیحت سرای تو
بحر عطای حقّـی و چـون رحـمت خدا بـیانــتهـاست،رحـمت بیمـنـتهـای تو
آنسـان که بر رضای الهی،تویی رضا باشد رضای حضرت حقّ،دررضای تو
کــلّ ائــمّه راسـت، مــقــام رضـا ولـی نـام رضــا نـداشـت، امـامی سـوای تو
از بـس کــه رأفــتت زگدا ناز میکشد شـاید کـه بـرتـو ناز فروشد،گـدای تو
کـارمـسـیـح با نـگـه خـویـش مـیکـنـم مـاند اگر بـه دیـدۀ مـن،جـای پـای تـو
درآفـتاب حـشر که ازآن گـریز نیست ما را بس است،سـایۀ گـلدسـتههای تو
دریـای گـوهر اسـت که تـقـدیم میکنند زوّار از دو دیـده،بـه گـنـبـدنـمـای تو درهای عالم ار به رویم بسته شد،چه غم؟ باز است بر رویـم،حـرم با صفـای تو تا روح درتن است وزبان دردهان اوست "مـیـثم" کـنـد به شیـوۀ مـیـثم، ثـنـای تو